مگر اینکه مقام بالاتری به او بدهید!
· 18 شهریور · خواندن 1 دقیقه
✍🏼حکایت
آورده اند که آشپز دربار حاکم را به جرم
دزدیدن چند عدد تخممرغ، در میدان
شهر فلک همی نموده بودند و در محضر
حاکم آنچنان بر کف پای او ترکه فرود
می آوردند که از فغانش دل هر رهگذری
به شفقت می فشرد.
بهلول چون چنین بدید فریاد زد: ای
حاکم، این بخت برگشته را به تعداد
تخممرغی که دزدیده مُتنبه کنید و نه بیشتر
که نه خدای را خوش آید و نه خلقِ او را.
حاکم پاسخ بداد؛ بهلول! مگر نشنیدهای
که تخممرغ دزد، روزی شتر دزد میشود؟!
بیشتر میزنیم که کارش بدآنجا نرسد.
بهلول نیشخندی بزد و گفت؛
این تخممرغ دزد بیچاره را توان و
امکان دزدی شتر نیست،
مگر اینکه
در بساط شما پُست بالاتری بگیرد!
_در زندگی ما هم همینطوره، آدمهای بی ارزش راهی به زندگی ما پیدا نمیکنن، مگه ما خودمون اونا رو راه بدیم!
-کسی بالت رو قیچی نمیکنه، مگر اینکه تو قیچی به دستشون بدی-